ربه کا
«ربهکا» نام رمان مشهوری است که به قلم بانوی انگلیسی، دافنه دوموریه در سال 1938 منتشر شد و یکی از داستانهای مشهور عاشقانۀ معاصر محسوب میشود. بسیاری از منتقدان این اثر را که از جین ایر تأثیر گرفته است، بهترین اثر دوموریه میدانند.
آلفرد هیچکاک، کارگردان سینما، در سال 1940 فیلمی بر اساس رمان ربهکا ساخت که برنده جایزه اسکار شد و البته بر شهرت دافنه دوموریه نیز افزود.
کتاب با این جمله که یکی از آغازهای مشهور تاریخ ادبیات است شروع میشود: «دیشب در عالم رؤیا دیدم که بار دیگر در ماندلی پا گذاشتم.»
داستان را زن جوانی روایت میکند که تا پایان نام او را نمیفهمیم و صرفاً به نام خانم «دووینتر» شناخته میشود. داستان درباره زن جوان خدمتکاری است که با مردی ثروتمند آشنا میشود و مرد جوان به او پیشنهاد ازدواج میدهد. دختر جوان پس از مدتی، پی میبرد مرد جوان همسر زیبای خود را در یک حادثه از دست داده و سیر داستان پرده از این راز برمیدارد که زن جذاب و متوفی مرد جوان، زنی فاسد و هوسباز بوده و شبی که او منتظر معشوقهاش بوده، ناگهان با شوهرش روبهرو میشود و ... .
درواقع ربهکا در این داستان نماد بدی، پلشتی و شیطانصفتی است که در ظاهری بسیار زیبا و کاریزماتیک جلوهگر میشود. او که از خانوادهای اشرافی است، با دروغ با ماکسیم ازدواج میکند و از اعتبار و آبروی همسرش، در راستای زندگی بیقیدوبندش سوءاستفاده میکند.
درباره نوینسده
دام دافنه دوموریه (متولد 13 مه 1907 در لندن – درگذشته 19 آوریل 1989) رماننویس و نمایشنامهنویس معروف بریتانیایی است که بیشتر شهرتش را مدیون رمانِ «ربهکا»ست. همچنین، داستان کوتاه او به نام «پرندگان» نیز معروف است. بعدها آلفرد هیچکاک این دو کتاب را به فیلم تبدیل کرد. کورن وال به عنوان لوکیشن بسیاری از رُمانهای او استفاده شده است. او در جایی نوشته است: کورن وال به او آزادی نوشتن، پرسه زدن، راه رفتن و تنها بودن داده است.
- مترجم:
- تعداد صفحات:
- شابک:
- شماره کتاب شناسی ملی:
- ناشر:
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر