زوربای یونانی

«زوربای یونانی»، اثر نیکوس کازانتزاکیس، رمانی است که بدون شک در ذهن خواننده جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت. نمی‌توان شخصیت اصلی این کتاب یعنی الکسیس زوربا را دوست نداشت. حتی کسانی که به برخی رفتارهای او نقد جدی دارند، همچنان او را دوست دارند و فلسفه زندگی  او را ستایش می‌کنند.

داستان درباره جوان نویسنده‌ای است که تصمیم می‌گیرد با کمک پیرمرد شصت‌وپنج‌ساله یونانی به نام زوربا که برحسب اتفاق با هم آشنا شده‌اند، به استخراج یک معدن زغال‌سنگ قهوه‌ای بپردازد. آن دو هنگامی که به جزیره کرت می‌رسند، در مسافرخانه زنی فرانسوی به نام مادام هورتنس سکونت می‌کنند. پس از آن، شروع به کار روی معدن می‌کنند. بااین‌حال، مرد جوان نمی‌تواند بر وسوسه‌اش برای کار روی دست‌نوشته‌های ناتمامش دربارهٔ زندگی و اندیشه بودا فائق آید. در طول ماه‌های بعد، زوربا تأثیر بسیار عمیقی بر مرد می‌گذارد و مرد جوان در پایان، به درک تازه‌ای از زندگی و لذت‌های آن می‌رسد. ولی چون تجربۀ کافی و پول و شاید شور و شوق واقعی برای چنین کاری ندارد، تلاشش به‌ثمر نمی‎رسد و به ناکامی می‌انجامد. تنها چیزی که از این کار برای جوان می‌ماند خاطرۀ لحظه‌های شگفت‌انگیزی است که با زوربای یونانی گذرانده است.

درباره نویسنده

نیکوس کازانتزاکیس (18 فوریه 1883–26 اکتبر1957) نویسنده، شاعر، خبرنگار، مترجم و جهانگرد یونانی بود. او نویسنده‌ای است که دغدغه جامعه بشری را داشته و عمیقاً به تحلیل آن‌ها پرداخته است. او در سال 1956 از طرف کانون نویسندگان یونانی برای جایزه نوبل ادبیات معرفی شد و در سال 1957 با یک رأی کمتر نسبت به آلبر کامو، این جایزه را از دست داد.