بادبادک باز

«بادبادک‌باز» نخستین اثر منتشرشده خالد حسینی، نویسندۀ افغانستانی، است و نخستین اثر نویسنده‌ای افغانستانی به زبان انگلیسی محسوب می‌شود.

«بادبادک‌باز» جنبه‌های گوناگون زندگی را نشان می‌دهد، از فرهنگ یک ملت می‌گوید، از تناقض‌های افکار بین افراد و از رسم‌های مردم می‌گوید؛ ولی مغز اصلی و نخ ارتباطی داستان ماجرای بین دو دوست یعنی امیر و حسن است. امیر پسر ارباب است، اما حسن پسر خدمتکاری است که در خانه پدر امیر کار می‌کرد. هر دو پسر با هم بزرگ شده‌اند. حسن نمونه یک انسان پاک و بی‌غش است که با تمام وجود خود را فدای امیر کرد، اما امیر در دوازده‌سالگی به حسن خیانت می‌کند و این گناه تا سال‌ها مانند استخوان در گلویش گیر می‌کند و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیره‌وتار می‌سازد.

در سال 1979 با حملۀ روس‌ها به افغانستان، امیر با پدرش از افغانستان فرار می‌کنند. در این زمان طالبان، حسن و همسرش را به جرم هزاره ‌بودن به‌قتل می‌رسانند و تنها پسر آنها سهراب از آن‌ها به‌یادگار می‌ماند که در دستان طالبان اسیر می‌شود.

امیر با شنیدن این ماجرا، برای جبران خیانتش، تصمیم به نجات دادن آن پسر می‌گیرد و از امریکا به افغانستان بازمی‌گردد.

درباره نویسندگان

خالد حسینی (زادهٔ 4 مارس 1965 در کابل) نویسنده افغانی-امریکایی است. عمده شهرت وی بابت نگارش دو رمان «بادبادک‌باز» و «هزار خورشید تابان» است. پس از کودتای کمونیستی سال 1980، خانواده حسینی از ایالات متحده تقاضای پناهندگی سیاسی کردند که به آن‌ها اعطا شد. خالد حسینی به همراه خانواده‌اش به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. به همین دلیل، آثار خود را به زبان انگلیسی می‌نویسد.