کتاب مغازهی خودکشی
100,000 تومان
در بخشی از کتاب مغازهی خودکشی میخوانیم
وقتی مغازه از مشتری خالی شد و سکوت شب، بار دیگر فرارسید، خانم تواچ به اتاق آلن رفت. روی صندلی نشست و خوابیدن پسرش را تماشا کرد. دستانش را روی سرش به هم وصل کرده بود، آرنجهای مثلثی روی شانهها و ترتیب دستهای لوکریس در هوا، به چشمی گنده روی بدن شبیه بود. مردمک سر خانم تواچ، رو به یکی از شانهها خم شده به پایین، به طرف صورت آلن، چرخیده بود، چهرۀ ظریفی که توسط هالهای احاطه شده بود و هر بخش آن از شادی زندگی دم میزد.
معرفی کتاب مغازهی خودکشی
کتاب مغازهی خودکشی به قلم ژان تولی، یکی از معروفترین و برجستهترین آثار فانتزی سیاه است که به شما نشان میدهد باید از شکستها درس گرفت و از آنها پلی به سوی موفقیت ساخت.
در سراسر کتاب مغازهی خودکشی (The Suicide Shop) میتوان حضور مرگ را احساس کرد، ژان تولی با اینکه در تلاش است تا امید به زندگی را در خواننده ایجاد کند، در مقابل جنگی نمادین و سرشار از شوخیهای ظریف را خلق کرده که در پایان کتاب شما را شگفتزده میکند. به عبارت دیگر میتوان گفت این کتاب، هجوی تمامعیار در مورد مرگ و امید است.
در سرزمینی دور، اکثر منابع طبیعی توسط انسانها نابود شدهاند. هوا بسیار آلوده است و دیگر گُلی نمیروید. کسی در این سرزمین نمیخندد و شادی از عجیبترین چیزها به شمار میآید. خودکشی کردن در این سرزمین بسیار رایج است زیرا مردمش دلیلی برای زنده ماندن ندارند.
مردم برای پایان دادن به زندگی تلخ خود به مغازه خودکشی میآیند تا شیوهی خودکشی خود را انتخاب کنند. مغازهای که در آن پر از ابزار و وسایل خودکشی است. همه ابزارآلات برای این کار در آن مغازه پیدا میشود. از انواع مختلف سم، طنابهای دار، سلاحهای کمری، ویروسهای کشنده و… که برای این کار مناسب هستند؛ یک فروشگاه خاص که به آدمها کمک میکند تا از شر زندگی خلاص شوند.
خانواده تواچ صاحب این مغازهی خودکشی است. آنها به کسانی که میخواهند خودکشی کنند خدمات میدهند. این خانواده انواع شیوههای گوناگون برای تمام کردن زندگی مشقتبار را به آنها پیشنهاد میکنند. این خانواده یک دختر به اسم مرلین و یک پسر به اسم ونسان دارند.
ژان تولی (Jean Teule) با مهارتی وصف نشدنی موضوع خودکشی یا ادامه زندگی در شرایطی دشوار را در قالب طنز بیان میکند. تصور کنید در جهانی سرشار از ناکامی زندگی میکنید. امید به زندگی هر لحظه کمرنگتر میشود و هر روز خبرهای ناراحتکننده به گوشتان میرسد. کره زمین به سمت نابودی حرکت میکند و وضعیت زندگی روز به روز دشوارتر میشود.
در چنین شرایطی مردم چه واکنشی از خود نشان میدهند؟ بسیاری از آنها شاید دست به خودکشی نزنند اما در این شرایط دست کم به خودکشی فکر میکنند. بنابراین وجود یک مغازه خودکشی آنقدرها هم دور از انتظار نیست. مغازهای که فلسفه وجودش را یاری به افراد خسته و شکستخورده میداند. افرادی که با وجود تمام سختیها و ناامیدیها میتوانند در مرگ موفق باشند.
نویسنده: | ژان تولی |
---|---|
مترجم | زهرا قائدی پور |
تعداد صفحات: | 112 صفحه |
گروه سنی: | بزرگسالان |
نوع کاغذ: | بالکی |
جلد: | شومیز |
قطع: | رقعی |
زبان: | فارسی |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.