کتاب کوری
290,000 تومان
در بخشی از کتاب رمان کوری میخوانیم:
خانم کوری، با این خیال و گمان ابلهانه که مسؤلین آرامش قبلی را به آسایشگاه روانی باز میگردانند، انصاف را برقرار مینمایند و آسودگی خاطر را برمیگردانند، به هر سختی که بود به طرف در ورودی اصلی رفت و گونهای فریاد زد که همه بشنوند، کمکمان نمایید، این آدمهای پست قصد دارند غذای ما را بدزدند.
معرفی کتاب کوری
کتاب کوری نوشتهی ژوزه ساراماگو داستانی سنبلیک محسوب میشود که پیامی اخلاقی و تکاندهنده دارد. در ظاهر ساراماگو داستان کور شدن ناگهانی جامعهای را روایت میکند اما در اصل با این حکایت وحشتبار به مسائلی مانند اخلاقیات و رعایت حقوق دیگران میپردازد.
در جامعهای که رمان کوری (Blindness) توصیف میکند همهچیز در یک روز عادی شروع میشود ناگهان رانندهای بینایی خود را از دست میدهد. این موضوع تکرار میشود و افراد بیشتری دچار این مشکل میشوند و به صورت کاملاً ناگهانی بینایی خود را از دست میدهند. اما نکتهای که در این کوری وجود دارد این است که افراد مبتلا در تاریکی فرو نمیروند و همهجا را سفید میبینند انگار که مانعی سفید مقابل دید آنها قرار میگیرد.
دولت تمامی افراد مبتلا را به یک آسایشگاه میبرد و آنها را قرنطینه میکند. پس از قرنطینه شدن شخصیتهای اصلی داستان ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) زندگی افراد قرنطینه شده را روایت میکند و با خردهداستانهایی که دارد اخلاقیات جامعه را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. در حقیقت میتوان رمان کوری را اثری اخلاقی و پندآموز دانست حتی منتقدان بسیاری بیماری کوری همهگیر این جامعه را از جنبهای نمادین بسیاری بررسی کردهاند و تحلیلهای مفصلی برای آن میتوان ارائه کرد.
یکی از نکات مهم رمان در این است که هیچ یک از شخصیتهای این داستان اسم ندارند و با صفتهایی همچون همسر دکتر، دختر عینک تیره و… یاد میشوند. همین نکته منجر به این میشود تا داستان محدود به جغرافیای خاصی نباشد و هر خوانندهای در هر نقطهای از جهان با این اثر ارتباط برقرار کند.
در رمان کوری زنان جایگاه ویژهای دارند تا جایی که شخصیت اصلی داستان را میتوان زنی دانست که ساراماگو او را همسر پزشک نامیده است. این زن تنها فرد بینا در این جامعه محسوب میشود و تمام تلاش خود را میکند تا به دیگران یاری برساند و راهی برای نجات خود و اطرافیانش پیدا کند.
در سال 2008 فیلمی اقتباسی از روی این رمان ساخته شد اما فیلمی در حد و اندازهی این شاهکار ادبی نبود و تمام خردهداستانهای جذاب کتاب را نتوانسته بود در خود جای دهد.
جملات برگزیده رمان کوری:
– عذاب وجدان که بسیاری از انسانهای بیفکر آن را زیر پاهایشان له میکنند چیزیست که همواره بوده و هست.
– من زندگیم را با تماشا کردن چشمهای مردم سپری کردم، این تنها عضو بدن است که احتمال دارد هنوز روحی در آن وجود داشته باشد.
نویسنده: | ژوزه ساراماگو |
---|---|
مترجم | رضا زارع |
تعداد صفحات: | 368 صفحه |
گروه سنی: | بزرگسالان |
نوع کاغذ: | تحریر |
جلد: | شومیز |
قطع: | رقعی |
زبان: | فارسی |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.